جدول جو
جدول جو

معنی پی قاب - جستجوی لغت در جدول جو

پی قاب
ده کوچکی است از بخش قصرقند شهرستان چاه بهار، واقع در 5 هزارگزی جنوب قصر قند و 1 هزارگزی خاور راه مالرو قصر قند به چاه بهار، دارای 25 تن سکنه، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
پی قاب
پاشنه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
بی قرار، بی طاقت، کسی که قرار و آرام ندارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پی کوب
تصویر پی کوب
پی کوفته، پایمال شده
پی کوب کردن: لگدکوب کردن، پایمال کردن
فرهنگ فارسی عمید
(قَ)
مرکّب از: بی + قبا، لخت. بی جامه:
چون بی بقاست این سفری خانه اندرو
باکی مدار هیچ گرت پشت بی قباست.
ناصرخسرو.
رجوع به قبا شود، بی منصبی، بی خدمتی. (ناظم الاطباء)، و رجوع به کار شود، تنبلی و بیعاری. کار نکردن. مهملی. بطالت. بطاله. تعطل. تعطیل. عطاله. عطالت. عطلت. عطله. (یادداشت بخط مؤلف) :
و از فرزندان او یکی نومال نام داشت و به سهولت و بی کاری میل داشت. (قصص الانبیاء ص 30)،
روز بی کاری و شب آسانی
کی رسی در سریر ساسانی.
سنائی.
کار خاقانی بسازی زین قدر
کار او را نام بی کاری نهی.
خاقانی.
بکار اندر آی این چه پژمردگیست
که پایان بی کاری افسردگیست.
نظامی.
گر تو بنشینی به بی کاری مدام
کارت ای غافل کجا زیبا شود.
عطار.
بی کاری و توکل دور است از مروت
بر دوش خلق مفکن زنهار بار خود را.
صائب.
- امثال:
بیگاری به که بی کاری.
- بی کاری کردن، بی کار گشتن و بدون شغل بسر بردن. از کار کردن تن باززدن:
منشین بی کار از آنکه بیگاری
به زانکه کنی بخیره بی کاری.
ناصرخسرو.
، فراغت. (یادداشت بخط مؤلف) : ساعت بی کاری. روز بی کاری
لغت نامه دهخدا
بشقاب (لغت محلی شوشتر)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
بیقرار و بی طاقت
فرهنگ لغت هوشیار
دارای عصب و پی دارای پی دارای عصب پی دار: -7 عصب اللحم پی ناک گوشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پی کوب
تصویر پی کوب
لگد مال
فرهنگ لغت هوشیار
دنباله دار. یا گندم و آرد پی دار. که ریع بسیار دارد صاحب ریع. یا گوشت پی دار. دارای قوت دارای پی و عصب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پی چوب
تصویر پی چوب
قسمی سپیدار پی جوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیش قاب
تصویر پیش قاب
پشقاب، بشقاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
بی حوصله، بی صبر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
غير صبورٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
Fidgety
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
nerveux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
落ち着きのない
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
안절부절못하는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
بے تاب
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
sabırsız
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
wasiwasi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
অস্থির
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
बेचैन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
חסר מנוחה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
nervoso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
gelisah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
กระสับกระส่าย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
wiebelig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
inquieto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
inquieto
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
nerwowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
неспокійний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
unruhig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
неспокойный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی تاب
تصویر بی تاب
坐立不安的
دیکشنری فارسی به چینی